تولید کننده آموزش و محصولات مبتنی بر برنامه نویسی مدرن

۲۷ مطلب با موضوع «فراتر» ثبت شده است

علف هرز

بچه که بودم وقت آزادم از درس رو توی گلخونه بابام مشغول بودم همیشه علف های هرز رو از خاک بیرون میکشیدیم و دور مینداختیم من اوایل درست نمیتونستم علف هرز رو از گل تشخیص بدم چون هردوتا گیاه بودند و سبز رنگ شناختشون مهارتی میخواست که شاید توقع داشتن اون مهارت از یه بچه زیاد باشه برای همین بعد از کلی تلاش که سعی میکردند از راه نشون دادن علف و گل بهم تفاوتهاشون رو بفهمونند آخرش میگفتند اونی که وسط گلدونه و از همه بزرگتره گله بقیه علف هرزند ولی مشکل اینجا بود که همیشه اینطوری نبود یعنی بعضی وقتا گله دقیقا وسط نبود یا بعضی وقتا یکی از این علف ها انقدر خوشگل بود و بزرگ که آدم دلش نمیاومد اون رو از خاک بیرون بکشه معمولا من گل و بقیه علف ها رو میکندم و علف بزرگه رو میذاشتم بمونه و البته کلیم سر این کارهام دعوام کرد بابام 🤣
یکم که بزرگ تر شدم دیگه میتونستم تشخیص بدم ولی هنوز به علف های هرز امید داشتم یروز یکیشون رو که از خاک بیرون اورده بودم تمیز شستم و توی یه گلدون جدا کاشتم و گذاشتمش یه جایی که کسی نبینه بعد یه مدت جون گرفت اوردم نشون بابام دادم بهم گفت
-‏ این به درد نمیخوره کسی حاضر نیست اینو بخره توی خونش نگهداری کنه
درکش برام سخت بود ولی باهاش کنار اومدم بعدها یه وقتایی بوته گوجه توی گلدون ها در میومد و باید با اونها هم مثل علف هرز برخورد میکردیم یعنی باید میکندیم مینداختیم دور ولی دیگه برام سخت نبود چون فهمیده بودم هر چیزی جایی داره جای گوجه توی گلدون گل نیست همینطور جای علف هرز هم توی گلدون نیست
از اونجا یاد گرفتم اگر جایگاهم رو نشناسم و توی یه جایگاه درست قرار نگیرم فرقی نمیکنه به اندازه بوته گوجه مفید باشم یا اندازه علف هرز به هر حال باهام برخوردی که باید نمیشه .

به همین خاطر ادم باید همیشه جایگاهش رو درست بشناسه میتونم مثال های زیادی بزنم از جایگاه اشتباه مثلا وقتی من دارم سی پلاس پلاس کار میکنم و تمام تمرکزم روش هست اگر توی یک گروهی باشم که سیشارپ کار میکنند قطعا وقتی حرف میزنم باهام برخورد درستی نمیشه یا برعکسش .

اگر بتونی جایگاه درستت رو بشناسی روز به روز ارزشمند تر میشی اگرم نشناسی که وای به حالت ...

۰۱ تیر ۹۷ ، ۱۴:۰۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهنام صباغی

زنبور ها نمیتونند عسل بفروشند

همونطور که میدونید زنبور ها نمیتونند عسل بفروشند ولی زنبور عسل میتونه عسل درست کنه .
توی کار واقعی بهتره هرکس جای خودش رو بشناسه و جایی کار بکنه که بهتر از پسش بر میاد و کسی برای اون حوزه نیست .
چیدن مهره‌ها یک عمل کاملا استراتژیک هست اجازه بدید چند سناریو موجود رو بررسی کنیم .


۱ - آیا بهتره هرکس توی کار بره سراغ قسمتی که بیشتر بهش علاقه داره ؟

ادامه مطلب...
۱۵ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۴۸ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
بهنام صباغی

اشتراک یک تجربه قسمت چهارم : شرایط کاری خوب یا بهتر یا عالی یا عالی تر ؟

با سلام

ببخشید این یکی خیلی دیر شد چون برای یک سفر کاری رفته بودم تهران و دیشب برگشتم . این تهران رفتن رو گفتم که یه مقدمه ای باشه بر شروع این قسمت .

تا اونجا گفتم که یزد مشغول به کار بودم و داشتم با اتریش هم همکاری میکردم ولی بیشتر درگیر کار یزد بودم چون به شدت گیر افتاده بودیم و نیاز بود بیشتر وقت بگذاریم یکروز سر کار توی شرکت یزد توی تلگرام یکی بهم پیام داد و گفت

- سلام خوبی آقای صباغی؟

من - سلام بفرمایید ممنون خوبم شکر خدا شما هم  انشالله خوب باشید

- ممنون شما ساکن تهران هستید ؟

من - خیر چطور ؟

- یه پیشنهاد کاری داشتم براتون دوست ندارید ساکن تهران بشید ؟

من - بفرمایید میشنوم

یک لحظه نمیدونم چرا تمام مشکلاتی که توی کار یزد بود توی ذهنم گذشت از عقب و جلو شدن قول و قرار ها و حقوق پایینی که خودم برای این که کار برام بشه نمونه کار قبول کرده بودم و این که مجبورشدم کاری که قرار بود دور کاری باشه رو بکنم کار تمام وقت حضوری و بعد این که مرخصی گرفتم از دانشگاه  که بتونم روی کار اتریش وقت بذارم ولی بیشتر چربیده سمت یزد و در انتها نگاهی به تاریخ کردم دیدم یک هفته بیشتر به انتهای قرارداد حدودا 4 ماهم بیشتر نمونده بود

من - پیشنهاد از کارهای فعلیم بهتر باشه چرا که نه

 

ادامه مطلب...
۲۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۳۹ ۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بهنام صباغی

اشتراک یک تجربه : قسمت سوم اولین پروژه و شروع کار جدی

بنام خدا

خب به اینجا رسیدیم که از پروژه گرفتن نا امید شده بودم و میخواستم برم توی گلخونه پدری مشغول به کار بشم که پروژه قرعه کشی بهم خورد همون زمان که داشتم اون رو انجام میدادم یکی از دوستان بهم پیام داد توی تلگرام و گفت

ـ یه پروژه هست میتونی بزنی ؟

من در مورد پروژه و زمانش پرسیدم بهم یه پی دی اف داد دیدم پروژه بهش میخوره سنگین باشه و صنعتی هم هست برای یک معدن بود انگار ولی درست نمیدونستم چی هست و چی میخواند و زمان گفته شده هم دو ماه بود به نظرم کم اومد گفتم یک نفری نمیشه انجام داد و بیخیالش شدم چند ده دقیقه ای بعد یکی پیام داد گفت

- سلام جناب صباغی راستش ما یه پروژه داریم

من شک کردم حتما همونه ولی به روی خودم نیاوردم( با عرض معذرت از مدیر شرکتی که توش کار میکردم برای همین پروژه معدن در واقع ایشون بهم پیام دادند )

گفتم ـ خب بفرمایید چی هست پروژتون و چقدر زمان داره

مدیر ـ والا ما برای فاز اولش دو ماه زمان در نظر گرفتیم و از شما میخوایم مشاور ما باشید توی این پروژه ما خودمون یک شرکت نرم افزاری هستیم که تجربه کمی توی این زمینه داریم میخواستیم اگر امکانش هست شما به تیممون آموزش بدید و انشاء الله کار رو پیش ببریم البته پروژه احتمالا تا عید ادامه داره ولی برای فاز اول زمانی که داریم محدوده

من پیش خودم حساب کردم دیدم من اگر یک نفری هم میدادند بهم این پروژه رو میتونستم توی سه ماه انجام بدم حالا که خودشون سه تا نیرو دارند و قراره آموزش بدم که صد درصد کار تموم میشه و مشکلی نیست

در مورد خود پروژه هم گفت : ما میخوایم یه مدل سه بعدی معدن رو نشون بدیم و روش بتونیم نواحی رو انتخاب کنیم

بهش گفتم اگر امکانش هست یه مهلتی بدید بررسی کنم خبر میدم

رفتم توی مثال های کیوت (Qt) دیدم همچین مثالی رو اصلا خودش داره که یه مدل سه بعدی نشون داده و با کلیک روش یه ناحیه انتخاب میشه اومدم بهش گفتم

ـ مشکلی برای انجامش نیست خود کیوت هم مثال ازش داره

از مثال کیوت هم براش فیلم فرستادم به شدت شگفت زده شد و گفت

- این دقیقا همون چیزی هست که ما میخوایم فقط با یکم تغییر پس میتونیم همکاری داشته باشیم ؟

راستش برام خیلی عجیب بود که چرا وقتی فهمید مثال آمادش هست و میتونه با کمی تغییر بکندش اونی که میخواد چرا منو مپیچوند ؟ منم قول کردم و گفت

- اگر لازم باشه برای مدت مثلا یک هفته بیاید یزد برای آموزش تیم که مشکلی ندارید ؟

من ـ نه مشکلی نیست لازم باشه میتونم بیام در حد یک هفته

مدیر - بی زحمت نمونه کارهاتون رو برام بفرستید بررسی کنم

اینجا بود که انگار آب یخ ریختند روم چون خیلی نمونه کار بزرگی نداشتم که بشه ارائه داد ولی یه دوره آموزشی داشتم و یه کتاب ترجمه شده از روی یه مقاله روی وب و یه پروژه بازی دوز با کیوت و چند تا خورده پروژه دیگه همون ها رو با آب و تاب توضیح دادم براش و فرستادم

مدیر - پس من بهتون خبر میدم

ادامه مطلب...
۱۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۳:۱۹ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
بهنام صباغی

اشتراک یک تجربه قسمت اول

با سلام

دوستان میخوام توی این سری مطالب براتون در مورد تجربیاتی که کسب کردم بگم و البته ممکنه اینها تجربیات یونیک من باشه با توجه به مسیری که رفتم و پیشامد هایی که برام پیش اومده ممکنه هرکس تجربه متفاوتی داشته باشه و ممنون میشم اگر بقیه دوستانی که تجربه دارند توی نظرات به اشتراک بگذارند .

 

مقدمه

من تجربیات خودم از این دور‌ه‌های زمانی توی فرایند یادگیری رو براتون میگم امیدوارم مفید باشه .

  • خیلی از دوستان نمیدونند از کجا شروع کنند و مدام دنبال این هستند که از کجا و با چی شروع کنند ؟
  • خیلی دیگه از دوستان شروع کردند پیش رفتند و به جایی رسیدند که فهمیدند اشتباه ابزار و زبانشون رو انتخاب کردند حالا میخواند بدونند باید چکار کنند ؟

  • یک سری از دوستان زبان درستی رو انتخاب کردند و توی بیس اون زبان حرفه‌ای شدند ولی نمیتونند کار بگیرند چون همیشه کارهایی که میخوره یه بخش بزرگی داره که استفاده از یک کتابخانه خاص رو میطلبه و نمیدونند باید چکار کنند چون یاد گرفتن یک کتابخانه که زمانبر هست و ممکنه فقط توی اون یک پروژه به کارشون بیاد میخواند ببینند آیا باید یک کتابخانه خاص که خیلی پر کاربرد هست رو یاد بگیرند ؟

  • یک سری از دوستان از این مراحل رد شدند و دارند کار میکنند ولی مدام توی پروژه های بقیه کد میزنند و وقتی میخواند خودشون پروژه بگیرند به مشکلات خیلی بزرگتری میخورند مثلا این که ساختار برنامه مدیریتش سخته و با بزرگ شدن از دست ادم در میره یا وقتی بزرگ میشه و پیش میره متوجه میشی یه جایی رو اشتباه کردی که نیاز هست برگردی و از صفر بیس کار رو دوباره بزنی و این خیلی زمانبر هست و میخواند بدونند راه درستش چی هست ؟

  • یک سری از دوستان میتونند خودشون خوب کار کنند و ساختار یک برنامه رو به تنهایی خوب شکل میدند ولی وقتی قراره یا یک سری برنامه نویس دیگه کار کنند مدیریت اونها در کنار کد زدن براشون خیلی عجیبه و هر کاری میکنند یکجای کار از دستشون در میره و اگر هم بخواند زمانی زیادی روی تربیت تک تک افراد گروه بگذارند باعث میشه از زمان تعیین شده بزنند بیرون و این اصلا خوشایند نیست و دنبال راهکار می‌گردند

  • یک سری از دوستان کارشون خوبه ولی ترس از گرفتن پروژه های بزرگ دارند و نگران این هستند اگر زمان بندیشون درست نباشه چه اتفاقی میوفته ؟

  • یک سری از دوستان کارشون خوبه و کم وبیش توی کار پیش رفتند و حالا نمیدونند باید به تحصیل کنار کار ادامه بدند یا فقط وقت طلف کردن هست و رهاش کنند ؟

  • یک سری سر دو راهی موندند که وقتی در این حد حرفه‌ای هستند و از اونطرف هم درخواست کار براشون هست برند یا بمونند ؟

و مشکلات دیگری که بعدا به این لیست اضافه خواهد شد یا از این لیست جا افتاده .

خب همونطور که احتمالا متوجه شدید قرار نیست همه این قضایا رو توی یک پست براتون شرح بدم و به مرور پست های این سری منتشر می‌شوند ولی لینک تمام پست ها در این پست قرار می‌گیرد پس حتما این پست رو به بوکمارک های خودتون اضافه کنید تا بتونید این سری رو دنبال کنید .

نام و لینک بقی قسمت ها در ادامه مطالب

 

۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۰۷ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بهنام صباغی

برنامه های داخلی و فضای خصوصی

با سلام

یک مدتی بود حرف هایی میشنیدم و یه وقت هایی جواب میدادم ولی الان لازم میدونم یه جواب محکم تر بدم با توجه به محدودیت موقتی اینستاگرام و تلگرام .

اول اجازه بدید چند نمونه از حرف هایی که شنیده میشه رو بهتون بگم :

1 - من ترجیح میدم از تکنولوژی خدا حافظی کنم تا از یک پیام رسان داخلی استفاده کنم .

2 - من اگر بخوام از پیام رسان داخلی استفاده کنم اول دیتا رو 10000000 بار با الگوریتم RSA رمزنگاری میکنم بعد چت میکنم ... تو این مملکت چیزی به اسم حریم خصوصی وجود نداره ...

3 - مشکل داخلی ها اینه که حریم خصوصی نداره و شما یکم پاتو فراتر بگذاری اجرت با بچه های بالاست .

خب حالا به مباحث پایین دقت کنید :

 

ادامه مطلب...
۱۲ دی ۹۶ ، ۰۷:۲۶ ۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
بهنام صباغی

اطلاعیه شماره یک - وقفه در آموزش‌ها

با سلام خدمت دوستان و همراهان همیشگی
بابت این وقفه‌ای که توی آموزش ها افتاده باید بگم که این مدت درگیرم یکم و یه سفر هم در پیش دارم
ولی انشالله جمعه قسمت بعدی رو حتما منتشر میکنم
سه نکته دیگه هست که لازم دونستم بگم

اول این که تا به اینجای کار سعی کردم با آموزش ها دوستان رو طوری هدایت کنم که بتونند خروجی گرافیکی ببینند و انگیزشون برای برنامه نویسی بیشتر بشه

دوم این که هنوز آموزش های qml تموم نشده و ادامه خواهد داشت ولی با توجه به رای‌گیری که توی همین کانال گذاشتم به این نتیجه رسیدم که اول یه ورود داشته باشیم به ارتباط بین سی پلاس پلاس و کیو ام ال و باز برگردم آموزش کیو ام ال رو تکمیل کنم و برای آموزش این ارتباط باید یک سری از مبانی که توی بقیه آموزش‌ها اول کار گفته میشه و یکم ممکنه کسل کننده باشه در شروع رو بدونید و من توی قسمت بعدی توضیحشون رو میدم (بابت این که اول این مبانی رو نگفتم یه دوست عزیزی پای پست اخر سایت هرچی از دهان مبارکش در آمد بارم کرد 😂😂😂) منم هرچی گفتم روش من برای آموزش فرق میکنه به خرجش نرفت و هی بیشتر توهین کرد

سوم این که دوستان کسانی که تمایل به دونیت دارند باید بگم لطفا هر مبلغی رو میخواید دونیت کنید بجاش به حساب خانه ای بی که برای بیماران پروانه‌ای هست بریزید
برای آشنایی با بیماران پروانه‌ای لینک زیر رو مطالعه کنید:


آشنایی با بیماران پروانه‌ای

و اگر علاقه به کمک دارید میتونید از لینک زیر برای پرداخت استفاده کنید


لینک پرداخت کمک‌های نقدی به بیماران پروانه‌ای

۲۴ تیر ۹۶ ، ۲۱:۲۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهنام صباغی