پستی در زومیت مرا به نوشتن وادار کرد :

یادداشت: چرا یک ضد استارت آپ هستم؟

و اما این پست قسمتی از حرف‌های دل من رو زد و داغم رو تازه کرد و دستم رو روی کیبورد برد.

خب کلیت پست بالا اینه که میگه این استارتاپ‌هایی که توی ایران باب شده به درد دنیا و آخرت کسی نمیخوره و بعد از یک بازه یکساله استارتاپنما شکست میخوره و از حباب در میاد.

و حرف مهم دیگه ای که گفت این بود که استارتاپ باعث از بین رفتن روحیه همکاری توی ایران شده و این هم کاملا درسته کم نیستند کسانی که میبینیم توانایی تا حد قابل قبولی دارند سعی میکنی ازشون توی یک پروژه که خیلی به درد جامعه میخوره استفاده کنی یا معرفی میکنی به یک شرکت بزرگ که باهاش همکاری کنند و پروژه های واقعی و واجب بزنند ولی اینها به دلیل این که یک سایت زدند و توش فروم داره و خبر میذارند فکر میکنند صاحب استارتاپ هستند و حاضر به همکاری با هیچ کس نیستند چون فکر میکنند شرکتشون و استارتاپی که هیچ خروجی نداره از همه دنیا مهمتره و از اون مهم تر مدام از نبود حمایت مینالند .

وقتی این سایت و وبلاگ ها رو میبینم که اسم خودشون رو گذاشتند استارتاپ و مقایسه میکنم با مثلا استارتاپ موفق در حوزه محاسبات کوانتومی یا مثلا با استارتاپی که به دلیل پرتاب بدون مجوز ماهواره به فضا جریمه 900 هزار دلاری شده واقعا شرمم میگیره خیلی بده که افراد نیمه قوی و یا حتی قوی تک تک به اسم استارتاپ گوشه گیر بشند و روی کارهای با ارزش پایین کار کنند.

وقتی بهشون میگی چرا هیچ کار بزرگ و بدرد بخوری نمیکنید سریع میگند داریم پروژه میزنیم خرجون در میاد و یا میگند نیرو کم داریم بیا کمک تا بزنیم. اخه خب عزیز من بیام کمکت پست بزنم روی سایت اسم خودمم بذارم استارتاپی ؟ بشین فکر کن یه کار بدرد بخور بکن الان ایران توی همه زمینه ای پیشرفت کرده فقط جا ندارند دانشمنداش اظهار نظر کنند که اومدی وبلاگ زدی و فروم برای بحث ؟ نیاز رو بشناسید بزرگ فکر کنید و کوچک شروع کنید سعی نکنید فقط برای این که همه چیز دست خودتون باشه و خودتون رییس باشید پشت پا بزنید به همه دنیا.

منتظر نظرات شما دوستان هم هستم با تشکر